سلام
زنی ۳۰ ساله هستم که مدت ۱۰ ساله ازدواج کردیم و یه دختر ۷ ساله دارم اوایل ازدواجمون حس می کردم شوهرم داره تریاک مصرف میکنه مدام در جنگ بودم که این کار رو انجام نده تا اینکه سال ۸۵ متوجه شده نه کار از تریاک گذشته و همسرم داره کراک مصرف میکنه و اینجا دیگه حسابی آتشی بودم ولی طبق خواسته خودش رام شدم و کمک کردم توی یه مرکز بستری شد تا ترک کنه ولی این ترکای ۲ ۳ ماهه همیشه من رو در ترس و لرز داشت تا اینکه بهش گفتم با متادون بزاره کراک رو کنار و همین کار رو هم کر ولی بازم گهگاهی بهش شک می کردم که غافل گیرش می کردم و مرتب یا متناوب ازش تست مرفین رو می گرفتم و خوشحال از این بودم که همسرم تونسته یکسال رو بدون دود و دم سر کنه و تستها یکی پس از دیگری منفی بشه
تا یه زمانی باز حس ششم گفت این داره یه کاری میکنه و توی دلش برات می خنده کنجکاو شدم تا اینکه متوجه شدم بلهلههههه داره شیشه مصرف میکنه و این تستای مرفین من یه خیال واهی بوده
حالا هم که داره این شیشه لعنتی رو مصرف میکنه و در کنارش متادون روزی ۱۴ سی سی میخوره ( مدت یکساله که شیشه رو شروع کرده )
همه چیزش در حال حاضر خوبه خیلی مهربون خیلی کمک حال خیلی تر وتمیز خیلی مودب
ولی آینده چی ……. من همین جور خاموش بمونم ؟؟؟
واقعیت اینه که چون در دوران ترک اینا برای خونواده ها خیلی سخت میگذره و منم دیگه نه توانش رو دارم نه وقتش رو
ولی مدام از آینده که چی میشه ؟؟؟ باید مریض داری کنم و با این اوضاع جامعه یه تیماردار خوب بشم ؟؟ به چه دردهایی ممکنه گرفتار بشه ؟؟ ممکنه یه بار در اثر توهم به من یا بچم آسیب بزنه ؟؟؟
و هزار فکر دیگه که مرتب توی ذهنم تکراار میشه و خواب شبم رو مختل میکنه !!!!!!!!
خواهش می کنم راهنماییم کنید
با توجه به اینکه تهران نیستم و توی شهر خودمون از هیچ مشاوری نتونستم حرف دلنشینی بشنوم بهم کمک کنید .
1 پاسخ
با سلام
اعتیاد٬ وضعیتی مزمن٬ پیشرونده و عود کننده ایجاد می کند. و درمان می تواند پیشرفت و عود آنرا کم کند ولی طبیعت مزمن بودن آن همیشه باقی خواهد ماند.
اینکه قرار است در آینده چطور زندگی کنید کاملا وابسته به تصمیم خود شماست و کسی در این مورد برای شما تصمیم گیری نخواهد کرد!